آداب و رسوم ازدواج در اسکاتلند
دوران نامزدی و عقد در همه جوامع برای همه افراد از اهمیت به سزایی برخوردار بوده و هست ، اما این واقعیت را نباید فراموش کرد که هر گونه آداب و رسوم و تشریفاتی که از آنها نشأت گرفته است با همان دوران مرتبط هستند . در اینجا به برخی از آداب و رسوم رایج و متداولی اشاره کرده ایم که در گذشته در کشور اسکاتلند مورد استفاده قرار میگرفتند و برخی از آنها تا امروز هم به قوت خود باقی مانده اند . اگرچه شماری از این آداب به علت مهاجرتها به اقصی نقاط دنیا به بخش های دیگر جهان نیز منتقل گشته اند .
پیش گویی نام همسر آینده : اکثر اسکاتلندی ها به طور منطقه ای ازدواج می کنند از این رو جوانان از سنین پایین یاد میگیرند که چگونه همسر آینده شان را برگزینند و کاملاً میدانند که چه توقعاتی از همسرشان میتوانند داشته باشند و برای اثبات نظر خودشان دست به کارهایی میزنند به عنوان مثال ، جوانان در شرف ازدواج سیبی را کامل پوست می کنند (در حین پوست کندن ، نباید پوست آن از وسط جدا شود) سپس هنگامی که ساعت دوازده میشود ، پوست سیب را دور سرشان میچرخانند ، بعد آن را از بالای شانه چپشان به هوا پرتاب می کنند . هنگامی که پوست سیب به زمین میافتد ، به شکل هر حرفی که درآید ، همان حرف اول اسم همسر آینده شان را شکل میدهد . همچنین رسم است که دو فندق درسته را در آتش بیندازند . اگر فندق ها به آرامی و بدون سر و صدا سوخته شوند ، این نشانه خوش شانسی و خوشبختی خواهد بود . اما اگر فندق ها با سر و صدا و به حالت انفجار بسوزند ، نشانه آن است که یافتن عشق حقیقی بسیار دشوار خواهد بود .
آداب والنتاین : روز چهارده فوریه یه تعداد مساوی از اسامی زنانه و مردانه را روی چندین ورق کاغذ می نوشتند و آنها را درون چندین کلاه قرار میدادند . هر شخصی یک اسم خاص را از درون کلاهی بیرون میکشید . در آن صورت آن دو نفر در سال آینده نامزد یکدیگر محسوب میشدند . اکنون نیز رسم جدید فرستادن کارت های والنتین در روز چهارده فوریه از همان سنت پیشین نشأت میگیرد . پسرها روی کارت های والنتاین مینویسند : پستچی ، پستچی ، معطل نکن ، درنگ جایز نیست ، فوراً این پاکت را به نزد دختری برسان که قصد ازدواج با او را دارم . سپس پاکت را با کلمه SWALK (به معنای دوستت دارم) و یا با کلمه HOLLAND (به معنای قطعاً عشقمان تا ابد دوام می یابد و هرگز نمی میرد) مهر و موم میکنند و برای دختر مورد علاقه شان می فرستند .
خود را پوشاندن : این سنت در بسیاری از نقاط کشور اسکاتلند رایج بود ، به خصوص در شهر ارکنی (شاید به خاطر وجود شب های سرد ، تاریک ، بلند و طولانی زمستانی آنجا) ؛ والدین دختر و پسر از آنها درخواست میکردند که به تنهایی به اتاقی بروند و کنار یکدیگر بنشینند . این عمل در حالی انجام میشد که هر دو لباس های بسیار پوشیده به تن داشتند و حتی دختر پاهای خود را با متکا یا ملحفه ای ضخیم خوب میپوشاند . به این ترتیب زوج جوان و نامزد میتوانستند صمیمانه و در خلوت با هم صحبت کنند، نظریاتشان را با هم در میان بگذارند و شناخت بیشتری از یکدیگر پیدا نمایند . البته این رسم همیشه در خانه دختر صورت می گرفت . کندن اسم روی درخت یا سنگ حروف اول اسم زوج جوان اغلب روی تنه درختان یا روی سنگها و صخره ها کنده می شد . امروزه ، برخی از این آثار کنده کاری هنوز هم وجود دارد .
منشأ جهیزیه : انتظار میرفت که عروس مجموعه ای کامل از ملحفه و روبالشی ، پتو، سفره ، دستمال سفره و تزئینات پارچه ای اتاق (مثل پرده و غیره) را به خانه جدیدش ببرد . همچنین لازم بود که پدر دختر جهیزیه ای کاملی تهیه کند که اغلب شامل یک رأس گاو و یا گوسفند و یا مقدار قابل توجهی پول نقد میشد . به این ترتیب اکثر ملاکان (زمینداران) به خاطر تهیه جهیزیه دخترشان زیر بار قرض و بدهی میرفتند (به خصوص اگر تهیه آن جهیزیه باعث میشد که دختر مرفه تر جلوه کند و خواستگاران بهتری پیدا نماید!)
سال کبیسه : گفته میشود که در قرن یازدهم ، ملکه مارگارت به دخترها اجازه داد که در صورت تمایلشان از پسر مورد نظرشان ، درخواست ازدواج کنند . ملکه مارگارت این اسم را در تاریخ 29 فوریه یک سال کبیسه رواج داد . چندی بعد ، رسم شد که اگر آن پسر پیشنهاد دختر را قبول نکند ، مجبور میشد که در عوض یک دست پیراهن و یک جفت دستکش بچگانه برای دختر بخرد تا کینه را از دل او پاک نماید!
پایتخت عروسی : تا سال 1929، دخترها میتوانستند از نظر قانونی بعد از رسیدن به سن دوازده سالگی و پسرها بعد از رسیدن به سن چهارده سالگی ازدواج کنند ، گرچه ازدواج در آن سنین بسیار پایین به ندرت صورت می گرفت . ولی بعد از شروع سال 1929، سن قانونی ازدواج به شانزده سالگی صعود کرد . اگر چه در کشور اسکاتلند ، رضایت و اجازه والدین به هیچ وجه لازم و ضروری محسوب نمیشود . در حالیکه در کشور انگلستان تا وقتی که دختر و پسر به سن هیجده سالگی نمیرسیدند ، اجازه و رضایت والدین اجباری بود . در نتیجه اگر دختر و پسری قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی قادر به گرفتن رضایت و اجازه پدر و مادرشان نمیشدند ، به کشور اسکاتلند میرفتند تا در آنجا به عقد یکدیگر درآیند . از آنجایی که شهر مرزی Gretna Green حد فاصل انگلستان و اسکاتلند واقع شده بود ، آنجا تبدیل به مکان دائمی عقد و عروسی گشت . امروزه به طور سالانه بالغ به چهار هزار ازدواج و عقد در شهر Gretna صورت میگیرد ، که به همین دلیل نام آنجا را پایتخت عروسی گذاشته اند . حالا این شهر مکانی جاذب و مشهور برای جهانگردان محسوب میشود ، حتی برای افرادی که ازدواج نکرده اند .
اعلان ازدواج : دختر و پسر جوانی که قصد ازدواج داشتند ، به کلیسا میرفتند و با صدای بلند اعلام میکردند که قصد ازدواج با یکدیگر را دارند . اگر چه ، حالا در برخی از جوامع رو به رشد ، این اعلان ازدواج را در محضرها انجام میدهند . دختر و پسر مجبور بودند که دست کم پانزده روز قبل از ازدواجشان آن را اعلام کنند (البته این عمل نبایستی نهایتاً از سه ماه قبل از ازدواج صورت میگرفت)
ارسال هدایا : دوستان و خویشاوندان دختر و پسر از قبل هدایایی تهیه میکردند تا به این شکل به آنها کمک کرده باشند تا آنها به راحتی قادر به تزیین منزل جدیدشان بشوند . سپس زوج جوان همه را دعوت میکردند تا هدایای دریافتی شان را ببینند ، این رسم مختص غرب اسکاتلند یا گلاسو بود . اگر چه در شهرهای دیگر شبیه این رسم مشاهده می شد .
مهمانی زنانه و مردانه : دخترها و پسرهایی که قصد ازدواج با یکدیگر را داشتند ، بعد از خارج شدن از محل کارشان ، چندین بادکنک ، چندین پلاک L شکل و یک لگن را با خود حمل میکردند . (درون لگن را اغلب از نمک پُر میکردند) مقداری گل کاغذی نیز در دست میگرفتند و گاهی از یک چرخ دستی بهره میگرفتند تا بتوانند به راحتی در خیابان ها رژه بروند. به این ترتیب مردان رهگذر تشویق میشدند که پولی را در لگن بیندازند و به عروس آینده تبریک بگویند . اگر چه هنوز هم این رسم در گوشه و کنار کشور اسکاتلند به چشم میخورد ، ولی در حال از بین رفتن است .
زندگی مشترک (بدون ازدواج) : تا همین اواخر رسم بود که دختر و پسر به واسطه «سکونت و زندگی در کنار یکدیگر» خود را زن و شوهر اعلام کنند . البته امروزه ، سنتی موسوم به زندگی مشترک بدون ازدواج وجود ندارد ، ولی اندکی از زوج های جوان به اتفاق خانه ای میگیرند ، آن را تزئین می کنند و بدون انجام دادن رسوم معمول ازدواج تشکیل خانواده میدهند . اکنون آمار ازدواج ها در اسکاتلند بیست و پنج درصد کمتر از مقداری است که بیست و پنج سال قبل صورت میگرفت . همچنین درصد بچه هایی که به این ترتیب به دنیا می آیند ، از بالاترین رقم در سر تا سر اروپا برخوردارند .
ازدواج مجانی : اینگونه ازدواج ها بدین ترتیب صورت میگرفت که پدر عروس کل هزینه غذا و نوشیدنی را پرداخت میکند . مراسم عروسی در اسکاتلند معمولاً تا غروب آفتاب توأم با رقص و پایکوبی ادامه پیدا می کند . همچنین «عروسی یک پنی» نیز در آنجا رایج بود . به این شکل که هر مهمانی برای خودش غذا و نوشیدنی می آورد و اینگونه مراسم اغلب بیش از یک روز به طول میانجامیدند .
لباس عروسی : ملکه ویکتوریا رنگ سفید را برا پیراهن عروسی برگزید . تا قبل از آن عروس میتوانست از هر رنگی برای لباسش بهره گیرد ، به جز رنگ سبز (چرا که این رنگ مربوط به پریان بود) و رنگ سیاه (چرا که این رنگ مختص مرام سوگواری و عزاداری بود) . به لحاظ سنتی هرگز نباید گره ای در روبان ها یا لباس عروس وجود داشته باشد ، چرا که خوش یمن نیست . ولی عروس میتواند بعد از اتمام مراسم عمل گره زدن را انجام دهد .
محل برگزاری مراسم عروسی : مراسم عروسی را میتوانند در هر کجای کشور برگزار نمایند ، به شرط آنکه وزیری تام الاختیار در آن منطقه در حال انجام وظیفه باشد . در نتیجه ، برگزاری مراسم عروسی در اسکاتلند حتی روی قله های کوه و یا روی کشتی ها نیز امکان پذیر است . ولی اخیراً عقد و عروسی های شهری در محضرها صورت میگیرد . اگر چه اقداماتی در کانال های اطلاعاتی برای تغییر این رسم در دست است .
تنه زدن به یکدیگر : سابقاً رسم بود که عروس در هنگام خروج از کلیسا توپی تزئین شده را به پشت سرش پرتاب نماید . همچنین داماد هم وقتی از خانه خارج میشد و قصد داشت کلیسا را ترک کند ، مقداری سکه به پشت سرش پرتاب می کرد . در این هنگام بود که پسرهای جوان به سر و کله هم می زدند تا سکه ها را از آن خود نمایند . امروزه این رسم خیلی متداول نیست ؛ چرا که پسر بچه ها برای برداشتن سکه به یکدیگر تنه میزدند و همدیگر را هل میدادند و در نتیجه خطر بروز اتفاقات تصادفی و شکستن سر و دست زیاد بود .
حلقه عروسی : سنت در دست گرفتن حلقه در انگشت سوم دست چپ به دوران رومن ها بر میگردد ، ولی بعد از جنبش دین پیرایی در اسکاتلند در قرن شانزدهم ، به عنوان یادگار و اثری پاپ وار (به سبک پاپ) در آنجا ممنوع اعلام میگشت . در حالیکه این رسم بار دیگر در قرن هفدهم متداول و رایج شد . در دست گرفتن حلقه توسط مردان یک سنت بسیار جدید به شمار میآید .
کیک همراه با زیورآلات : سابقاً کیک عروسی (گونه ای نان کوچک) را مادر عروس می پخت . سپس یک تکه از آن را بالای سر عروس میبریدند و اگر آن به تکه های کوچکتر تقسیم میشد ، آن را ازدواجی موفقیت آمیز و پر ثمر تلقی میکردند . امروزه باب شده که عروس و داماد با یکدیگر کیک را ببرند . چرا که قبلاً عروس به تنهایی آن را قاچ میکرد . همه مدعوین یک تکه کیک میخوردند و مقداری از آن را هم برای افرادی میفرستادند که برای عروس و داماد هدیه خریده بودند .
چندی بعد ، رسم شد که رویه ی کیک را با میوه تزئین کنند و زیورآلات ارزان قیمت کوچکی هم درون آن جای دهند تا به این ترتیب مهمانان مجبور شوند که با احتیاط آن را بخورند و در حین خوردن به آن چشم بدوزند!
خانه جدید : در قدیم ، پول نقد در دست مردم کمتر بود و در نتیجه عروس و داماد قادر نبودند بعد از اتمام مراسم ازدواج به ماه عسل بروند . از این رو، آنها بعد از اتمام مراسم عروسی و پذیرایی به اتفاق به خانه جدیدشان میرفتند . داماد از آستانه در دست عروس را میگرفت تا در طول راه عروس سکندری نخورد و به زمین نیفتد ، چرا که در غیر اینصورت آن را به نشانه بدشانسی تلقی می کردند .
پاسخ دهید